آیه قرآن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :0
کل بازدید :95453
تعداد کل یاد داشت ها : 335
آخرین بازدید : 103/2/12    ساعت : 1:44 ص

بیانات در دیدار راوی، نویسنده و برخی از دست‌اندرکاران کتاب لشکرخوبان


...خداوند ان‌شاءالله، هم به شما برادران عزیزى که در دوران دفاع مقدّس این زحمات را کشیدید اجر بدهد و ان‌شاءالله عزّت شما را - هم در دنیا، هم در آخرت - روزافزون کند، هم به آقاى رضایى که این کتاب(1) را روایت کردند و همچنین به خانم سپهرى که این کتاب را تحریر کردند اجر بدهد؛ هم روایت روایت بسیار خوبى است، هم نگارش نگارش بسیار ممتازى است. این خانم قبلاً هم کتاب نورالدّین(2) را نوشته بودند؛ خیلى واقعاً ارزش دارد این قلمها. بنده خدا را شکر میکنم وقتى که برخورد میکنم به این پدیده‌هاى بسیار برجسته و شیواى ادبیّات انقلاب اسلامى؛ واقعاً جاى این دارد که انسان خدا را شکر کند.

هر تک‌تک و قسمت‌قسمت قضایاى دفاع مقدّس برجسته است؛ یعنى واقعاً هرچه انسان بیشتر غور میکند، بیشتر دقّت میکند، بیشتر اطّلاع پیدا میکند، عظمت این پدیده‌ى عجیب و حادثه‌ى مهمّ هشت‌ساله در چشم انسان بیشتر روشن میشود. ما که حالا آن‌وقت در جریان مسائل قرار میگرفتیم، فرماندهان مى‌آمدند به ما گزارش میدادند، خیال میکردیم که همه چیز را میدانیم؛ وقتى انسان این کتابها را میخوانَد، معلوم میشود که ما یک چیز خیلى مختصرى را از آن اقیانوس عظیم فعّالیّت و تلاش و جهاد و ارزش اطّلاع داشتیم؛ واقعاً خیلى فوق‌العاده است.

 خب، قبلاً چند کتاب دیگر هم بود که خواندیم؛ این کتاب «لشکر خوبان» هم که این خانم نوشتند که مربوط به لشکر عاشورا است، بسیار کتاب خوبى است، بسیار؛ از این جهت هم اهمّیّت دارد به‌طور ویژه که درباره‌ى نیروهاى اطّلاعاتى و نیروهاى غوّاص است. چون اطّلاعاتى‌ها حرف که نمیزنند با آدم - همان «گفتند نگویید» [را رعایت میکنند] - لذا خیلى از مطالبى که اینها دارند و اطّلاعاتى که دارند، معمولاً در طول این سالها مکتوم مانده؛ اینها باز بشود، روشن بشود. ماجراى غوّاصها هم که واقعاً یک ماجراى عجیب و غریبى است، یک ماجراى بسیار برجسته‌اى است؛ در این کتاب، خوب تشریح شده. یکى از بزرگ‌ترین هنرهاى نویسنده‌ها - یعنى کسانى که روایت مینویسند، چه رمان‌نویس، چه داستان کوتاه، چه خاطره - و یکى از مهم‌ترین بخشهاى کارشان این است که بتوانند لحظات حسّاس را ترسیم کنند. بعضى از کتابها را انسان نگاه میکند، داستان مفصّلى است، وقتى به آن لحظه‌ى حسّاسى که یک حادثه‌ى درونى در وجود یک شخصیّتى از شخصیّت‌هاى این داستان دارد شکل میگیرد یا یک اتّفاق مهمّى دارد در بیرون مى‌افتد، چون نمیتوانند تصویر کنند، از اینجاها میگذرند؛ مثل کسى که نقطه‌چین کند یک بخشى را، نقطه‌چین میکنند، میگذرند.

 این خاطراتى که نوشته میشود، من حالا دارم میخوانم - یعنى سالها است که من با این خاطرات بحمدالله مأنوسم و میخوانم - یکى از محسنات این نگارشهاى خوب و برجسته این است که این لحظه‌هاى حسّاس را توانسته‌اند تصویر کنند، توانسته‌اند تشریح کنند، توانسته‌اند بیان کنند. بعضى از لحظه‌ها هست که جز با تصویر جسمانى و نمایشى قابل فهمیدن نیست؛ [اگر] این را کسى بتواند در نگارش، خوب بیان کند، خوب تصویر کند، واقعاً هنر بسیار بزرگى است؛ حس را منتقل میکند به خواننده از هر زبانى؛ یعنى به هر زبانى این جور نوشته‌ها ترجمه بشود، بسیار مفید خواهد بود، یعنى میتواند پیام را برساند؛ چون واقعاً هنرمندى به کار رفته در بیان - هم بیان راوى، هم نگارش نویسنده - و خیلى خوب تشریح شده. خب، لحظات حسّاس هم که در این کتابها کم نیست؛ بخصوص در این قضیّه‌ى غوّاصها و آن تشریح و تصویرى که از غوّاصها و از کار آنها شده و آن شعر «غوّاصلار» حاج صمد. ... یعنى [براى‌] کسى که میفهمد این مضمون را، واقعاً اینها تکان‌دهنده است. هم گوینده خیلى خوب گفته، هم این حاج اصغر آقاى مدّاح زنجانى که ظاهراً این را خیلى خوب میخوانده: لاى لاى اى جبهه لرین یورغونى / اى خسته جوان لار ... لاى لاى اروندکناریندا/ قیزیل قانه باتانلار.

 بله، خیلى شعرهاى فوق‌العاده‌اى است، کتاب هم کتاب بسیار خوبى است. آنچه من توصیه میکنم به همه - هم به خود شماها که این صحنه‌ها را با جسم و روح خودتان آزمودید و لحظه لحظه‌ى این ساعات دشوار را درک کردید و حس کردید، و هم به دیگران - [این است که‌] نگذارید [اینها] به دست فراموشى سپرده بشود. از اوّلى که این دفاع مقدّس شروع شد و آن حماسه‌ى عظیم با نفَس گرم امام بزرگوار خلق شد و این جوانها سرازپانشناخته رفتند، همه‌ى دستهاى شیطانى در صدد بودند که نگذارند زیبایى‌ها و شکوه این حادثه منعکس بشود، همه؛ سعى‌شان این بود که نگذارند آن عظمتى که در این کار بود، منعکس بشود. بعلاوه بر اینکه خیلى از عظمتها را انسانها تا نزدیک نباشند، تا لمس نکنند، یا لااقل با یک شیوه‌ى هنرى از آن مطّلع نشوند، نمیتوانند هم آن قضایا را بفهمند. بعدها هم همین‌جور؛ در طول این سالهاى بعد از جنگ - این بیست و پنج سالى که از خاتمه‌ى جنگ تا امروز گذشته - خیلى‌ها تلاش کردند که نگذارند این حماسه‌ها زنده بشود. شماها عکس این عمل کنید؛ نقطه‌ى مقابل این عمل کنید. شما هم که خودتان آنجاها بودید، بگویید؛ بگذارید این نوشته‌ها همدیگر را تقویت کند. من در کتاب آقاى نورالدّین، اسم این آقاى مهدى‌قلى رضایى را دیدم؛ ایشان در همین قضیّه‌ى غوّاصها، یک جا میگوید که «مهدى‌قلى رضایى که از نیروهاى باسابقه‌ى جبهه است»؛ اینها همدیگر را کاملاً تأیید میکند؛ یعنى ابعاد گوناگون قضایا را روشن میکند. [باید] هر چه بیشتر گفته بشود، هر چه بیشتر نوشته بشود، هر چه صادقانه‌تر منعکس بشود آن جزئیّات؛ بدون کم و زیاد، بدون مبالغه؛ یعنى آن حوادث به مبالغه احتیاج ندارد؛ اینقدر عظمت دارد که خود حادثه را که نقل کنند، شکوهِ خودش و عظمتى را که در دل خودش هست نشان میدهد. هیچ نبایستى مبالغه به کار برد. نباید هم کم گذاشت؛ باید همه‌ى جزئیّات مهم و تأثیرگذار را بیان کرد که همه‌اش هم موثّر است. همچنین به این آقایان محترم حوزه‌ى هنرى و بقیّه‌ى دستگاه‌هاى نشر هم توصیه میکنم: این نوشتجات را قدر بدانید. این پدیده‌ها و این فراورده‌هاى تاریخ انقلاب را، تاریخ دفاع مقدّس را قدر بدانید؛ اینها را باید خیلى قدر دانست. بین مردم هم منتشر بشود. این جوانهاى ما، نه جنگ را دیده‌اند، نه روایت درست و حسابى از جنگ شنیده‌اند؛ روایت درست، اینها است؛ این کتابها است؛ هر چه میتوانید کارى کنید که در دسترس جوانها قرار بگیرد [تا] جنگ را بشناسند، بفهمند چه بود، چه اتّفاقى افتاد، و جمهورى اسلامى چیست؛ ملّت ایران چه کسانى هستند. این طاقت عظیمى که در ملّت ایران وجود دارد براى مواجهه‌ى با این امتحانهاى بزرگ را دست کم نگیرند. یکى از چیزهایى که ملّتها را همیشه زبون میکند و تحت سلطه‌ى دیگران قرار میدهد، این است که نقاط قوّت ملّتها از چشم خودشان پوشیده بماند؛ نفهمند چه ارزشهایى، چه توانایى‌هایى، چه نقاط قوّتى در آنها وجود دارد؛ این را نفهمند. باید ببینند جوانها، بفهمند حادثه‌ى جنگ چه بود و چگونه جوانهاى ما بدون سازوبرگ حسابى، بدون توانایى‌ها و پیش‌آمادگى‌هایى که معمولاً براى این‌جور کارها لازم است، رفتند و چه کردند. ترجمه هم باید بشود. البتّه در ترجمه‌ى اینها، به گمان من باید مترجم کسى باشد که زبانى که به آن ترجمه میکند، زبان مادریش باشد؛ بدون این نمیشود؛ هم نویسنده باشد، هم زبان مادریش باشد. حالا [در] بعضى از زبانها، پیدا کردن این‌جور آدمى ممکن است آسان نباشد، امّا [در] بعضى از زبانها نه، آسان است؛ میتوانید کسانى را پیدا کنید که مثلاً زبان مادریشان یا زبانى که در دوره‌ى کودکى با آن پرورش پیدا کردند ولو زبان مادریشان هم نیست؛ مثلاً انگلیسى، من باب مثال. اگر اهل ذوق باشند، اهل نویسندگى باشند، قلم به دست بگیرند، این کتاب را ترجمه کنند، هر چه صرف کنید، مى‌ارزد. البتّه به شرطى که بتوانید منتشر کنید. دستگاه‌هاى استکبار یکى از کارهایشان این است - برخلاف ماها که گاهى خیلى روشنفکر میشویم و میگوییم که همه‌چیز دست همه‌کس برسد، آنها نه، آنها بسیار متعصّب و در این زمینه سختگیرند - به‌آسانى هم نمیگذارند آن چیزى که شما ترجمه کردید، به دست مخاطبانش برسد؛ ولى خب باید راه پیدا کنید، بتوانید بکنیدبنابراین ترجمه خیلى کار مهمّى است.

به هرحال ان‌شاءالله که همه‌تان موفّق و مؤیّد باشید. امروز خوشحال شدیم شماها را ملاقات کردیم؛ همچنین آقاى مهدى‌قلى رضایى را، همچنین یک بار دیگر آقاى نورالدّین را. ان‌شاءالله که همه‌تان موفّق باشید، مؤیّد باشید، ان‌شاءالله همیشه سربازان ثابت قدمِ انقلاب باشید همه‌تان. همچنین خانم سپهرى که واقعاً زحمت کشیدند، کار ایشان، خیلى با ارزش است، خیلى؛ خداوند ان‌شاءالله به ایشان توفیق بدهد. و بدانید خانم سپهرى که این کارى که شما کردید - این دو کتابى که حالا بنده دیدم درآوردید - تحقیقاً مصداق جهاد فى‌سبیل‌الله است، براى خاطر اینکه دشمنان این انقلاب و دشمنان سبیل‌الله سعى دارند که نگذارند این راه روشن مقابل چشمها قرار بگیرد؛ شما درست عکس آنها، نقطه‌ى مقابل آنها عمل کردید؛ بنابراین، این مجاهدت در راه خدا است، ان‌شاءالله که خدا از شما قبول کند و ان‌شاءالله خداوند نیّتهاى همه‌ى ما را خالص کند، کار ما را، فکر ما را، حرف ما را، عمل ما را براى خودش و در راه خودش قرار بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌

توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      

بیانات در مراسم تحلیف و اعطاى سردوشى دانشجویان دانشگاه‌هاى افسرى ارتش جمهورى اسلامى ایران‌

دانشگاه افسری شهید ستّارى‌

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
 برنامه‌ى میدان، برنامه‌ى بسیار زیبا و پرمغزى بود. لازم است به همه‌ى شما جوانان عزیز تبریک بگویم؛ هم فارغ‌التّحصیلانى که امروز مفتخر به دریافت درجه شدند و رسماً در ارتش سرافراز جمهورى اسلامى ایران عضویّت پیدا کردند و هم جوانان دانشجویى که با دریافت سردوشى، راه خود را به سوى آمادگى و دریافت ارزشهاى افسرىِ نیروهاى مسلّح جمهورى اسلامى آغاز کردند. امیدواریم خداوند متعال همه‌ى شما را مشمول رحمت و فضل و هدایت خود قرار بدهد و زندگى شما را و عاقبت شما را همچنان‌که مورد رضاى او است، تقدیر فرماید.
 یادهاى افتخارآمیز ارتش جمهورى اسلامى ایران و به طور خاص نیروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى ایران  - که امروز این مراسم با میزبانى این نیرو انجام میگیرد - از یاد تاریخ این کشور زدوده شدنى نیست. بله، شهیدان و فداکارانى عروج کردند و رفتند؛ ولى راه آنها که راه مجاهدت پرافتخار در راه آرمانهاى اسلام و قرآن و حفاظت از میهن عزیز ایران است، همچنان ادامه دارد. روحیّه‌ى خلبانهاى ما در دوران جنگ تحمیلى از جمله‌ى پدیده‌هایى بود که در نیروهاى مسلّح کشورهاى جهان بى‌نظیر یا بسیار کم‌نظیر بود. افسران نیروى هوایى - چه خلبانهاى شجاع و تیزپرواز و چه افسران فنّى - در جاى خود هرکدام نقش‌آفرین بودند و توانستند تجربه‌ى عظیم دفاع مقدّس هشت‌ساله را به سهم خود و به نوبه‌ى خود، به آن نتایج افتخارآمیز برسانند. یاد خلبانى همچون شهید بابایى و افسر فنّىِ عالى‌قدرى همچون شهید ستّارى هرگز از یاد ملّت ایران نخواهد رفت.
 ارتش جمهورى اسلامى ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، در یک دوران دشوارِ امتحانِ سخت توانستند آن‌چنان شخصیّتى و هویّتى از خود به منصّه‌ى ظهور و بُروز برسانند که بى‌شک در گذشته‌هاى ما نظیر آن را یا نمیشود دید یا بندرت میتوان مشاهده کرد؛ این را جوانان عزیز ما قدر بدانند. شما فرزندان عزیز من بدانید که ما به نیروهاى مسلّح شجاع خودمان افتخار میکنیم؛ شما هم از اینکه در سلک این نیروهاى مقدّس و شجاع و فداکار و نام‌آور حضور دارید، احساس افتخار کنید.
 ما بدون آن که کسى را تهدید بکنیم، استحکام و اقتدار نیروهاى مسلّح را مهم‌ترین عامل در راه حفظ امنیّت خارجىِ ملّت ایران و جمهورى اسلامى ایران میدانیم. کسى را ما تهدید نمیکنیم، امّا لازم میدانیم ملّت ایران و کشور عزیزمان در سایه‌ى حصار مستحکم نیروهاى مسلّح جمهورى اسلامى ایران - چه ارتش، چه بسیج، چه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و چه نیروهاى انتظامى - احساس امنیّت بکند. لذا وظیفه‌ى همه‌ى مسئولان میدانیم که در راه اقتدار نیروهاى مسلّح تلاش کنند؛ استحکام این نیروها را در برنامه‌هاى خودشان قرار بدهند. ما تهدیدهاى مکرّر و مشمئزکننده‌ى دشمنان ملّت ایران را میشنویم؛ پاسخ ما به هرگونه شرارتى علیه ملّت ایران، پاسخى جدّى و سخت خواهد بود؛ این را همه‌ى کسانى که عادت کرده‌اند ملّت ایران را با زبان، تهدید کنند، باید مطّلع باشند و بدانند. ملّت ایران ملّتى است که سرسختى خود را در راه دفاع از آرمانهاى خود و از منافع خود آن‌چنان نشان داده است که میل و رغبت خود [را] به سلامت و صلح و همزیستى با برادران مسلمان و همه‌ى آحاد بشر؛ این دو با یکدیگر موازى هستند.
 این را هم عرض بکنیم: ما از تحرّک دیپلماسى دولت حمایت میکنیم، پشتیبانى میکنیم. در کنار آمادگى‌هاى همه‌جانبه‌ى ملّت ایران - چه از لحاظ اقتصادى، چه از لحاظ امنیّت داخلى، چه از لحاظ استحکام ساخت درونى نظام اسلامى، چه از لحاظ وحدت ملّى و چه از لحاظ نظامى - به تلاش و تحرّک دیپلماسى هم چه در این قضایاى سفر اخیر و چه غیر از آن، اهمّیّت میدهیم و از آنچه دولت ما انجام میدهد و تلاشهاى دیپلماتیک و تحرّکى که در این زمینه میکنند، حمایت میکنیم. البتّه برخى از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد، به نظر ما بجا نبود؛ لکن ما به هیئت دیپلماسى ملّت عزیزمان و دولت خدمتگزارمان خوشبین هستیم؛ البتّه به آمریکایى‌ها بدبینیم؛ به آنها هیچ اعتمادى نداریم. ما دولت ایالات متّحده‌ى آمریکا را دولتى غیرقابل اعتماد میدانیم؛ دولتى خودبرتربین، دولتى غیرمنطقى و عهدشکن، دولتى سخت در پنجه‌ى تصرّف و اقتدار شبکه‌ى صهیونیسم بین‌المللى - که به‌خاطر رعایت خواسته‌ها و منافع نامشروع شبکه‌ى صهیونیستى بین‌المللى مجبورند با رژیم غاصب و جعلى اشغال‌کننده‌ى فلسطین مماشات کنند، در مقابل او نرمش نشان بدهند؛ اسمش را میگذارند منافع آمریکا، در حالى که بکلّى منافع ملّى آمریکا با آنچه امروز اینها در حمایت از [آن‌] رژیم جعلى انجام میدهند، منافات دارد؛ از همه‌ى دنیا دولت ایالات متّحده‌ى آمریکا باج میگیرد و به رژیم جعلى صهیونیستى باج میدهد؛ این حقایق را ما داریم مشاهده میکنیم - به دولت آمریکا اعتمادى نداریم، به مسئولین خودمان اعتماد داریم، خوشبین هستیم، از آنها میخواهیم که با دقّت، با ملاحظه‌ى همه‌ى جوانب گامها را درست بردارند، محکم بردارند، منافع ملّى را یک لحظه به فراموشى نسپرند.
 آنچه براى نظام جمهورى اسلامى حائز اهمّیّت است، استحکام ساخت درونىِ نظام جمهورى اسلامى است، استحکام درونى ملّت ایران است؛ همان چیزى که از روز اوّل تا امروز توانسته است این کشور را حفظ کند؛ اتّحاد ملّى، توجّه به آرمانهاى والاى نظام جمهورى اسلامى، توجّه به عزّت ملّى. ملّت ایران ملّت عزیزى است؛ انقلاب عزّت ملّت را به آنها برگرداند. گذشت آن زمانى که در خاک ایران یک گروهبان آمریکایى جرئت میکرد بزند توى گوش یک سرهنگ ایرانى؛ آن روزى که مسئولین کشور عزیز ما مجبور بودند که ملاحظه‌ى دشمنان زیاده‌خواه و افزون‌خواه را بکنند، گذشت. جمهورى اسلامى، ملّت ایران را عزیز کرد، این عزّت باقى است، روز به روز هم این عزّت افزایش پیدا کرده است، بعد از این هم، هم وظیفه‌ى آحاد مسئولین، و هم وظیفه‌ى عموم ملّت ایران است که این عزّت را پاس دارند، از آن دفاع کنند. یک ملّت، با هویّت اصلى خود، با عزّت خود سرافراز میماند و میتواند به پیشرفت برسد.
 سهم نیروهاى مسلّح در این میان عبارت است از اینکه خود را آماده نگه دارند، خود را با روحیّه‌ى دفاع از آرمانها و از ملّتى که به آنها اعتماد کرده است و تکیه کرده است، حفظ کنند. ارتش و سپاه و بسیج و نیروى انتظامى و همه‌ى کسانى که در ارتباط با نیروهاى مسلّح هستند، این را وظیفه‌ى خود بدانند که حصار مستحکمى در مقابل توطئه‌هاى دشمنان و شرارت دشمنان علیه ملّت ایران خواهند بود؛ این احتیاج دارد به اینکه آمادگى ایجاد کنید. شماها جوانید، سرشار از نیرو، برخوردار از صفاى قلبى؛ میتوانید براى آینده‌ى کشورتان خود را مهیّا کنید، آماده کنید، بسازید، خداى متعال هم پشتیبان شما خواهد بود. از خداوند متعال علوّ روح شهیدان عزیز، و علوّ درجات امام بزرگوار را مسئلت میکنم و کامرانىِ شما جوانان عزیز را در دوران خدمت و در همه‌ى طول زندگى از خداوند متعال خواهانم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌

توسط : بسیجی |   نظر بدهید